سفارش تبلیغ
صبا ویژن
جستجو:
خانه
مدیریت
ایمیل من
شناسنامه
پارسی یار

مجموع بازدیدهای وبلاگ: 26041
تعداد بازدید امروز: 10
تعداد بازدید دیروز: 9
  • درباره وبلاگ


  • خلاصه درس شواهد 7 (قسمت اول) - صهبای شهود
    سید محمد حسن مخبر
    این وبلاگ منعکس کننده دروس حضرت استاد حجة الاسلام و المسلمین حاج مرتضی(سعید) جوادی آملی (حفظه الله) فرزند برومند و فاضل مفسر کبیر قرآن، حکیم متأله حضرت آیة الله جوادی آملی( ادام الله ظله العالی ) است که در حوزه علمیه قم افاده می گردد.
  • لوگوی من


  • مشاهده اوقات شرعی


  • اشتراک در وبلاگ


  •  
    خلاصه درس شواهد 7 (قسمت اول) - صهبای شهود
    ای علیّ! از ویژگیهای مؤمن آن است که حقیقت را از دشمنش می پذیرد و فرا نمی گیرد جز برای آنکه بداند و نمی داند جز برای آنکه عمل کند . [پیامبر خدا صلی الله علیه و آله]
  • خلاصه درس شواهد 7 (قسمت اول) نویسنده: سید محمد حسن مخبر یکشنبه 86/2/23 ساعت 8:44 ص
  • اشراق چهارم : مبحث علت و معلول

    à    وجود به علت و معلول منقسم می شود و علت نیز به تامّه و ناقصه .

    à علت تامّه آن موجودی است که وجود شیء دیگر متوقف بر وجود اوست و با معدوم شدن آن یا معدوم شدن جزئی از اجزا یا شرطی از شروط اش ، شیء معلول منعدم می گردد. بنا بر این علت تامّه همان است که شیء معلول بواسطه آن به مرحله وجوب می رسد و موجود می شود و معلول همان شیء متوقف بر وجود علت است .

    à علت تامّه یا بسیط است یا مرکب و علت تامّه مرکب آن گاه علت تامّه است که کلیّه اجزاء و شرایط در او جمع باشند به نحوی که با فقدان جزئی یا شرطی از آن، علت تامّه نیز منعدم می گردد.

    à اشکال : اگر با فقدان یک جزء از علت تامّه معلول ، معدوم شود پس در حقیقت هر جزء علت تامّه ، علت تامّه فقدان معلول واحد است بنا بر این ما علل متعدد متوارد بر یک معلول واحد خواهیم داشت در حالی که توارد علل متعدد مستقله بر معلول واحد محال است.

    à پاسخ: این اشکال در حوزه علت تامّه مرکب وارد می شود و دانسته شد همانگونه که موجودیت معلول، متوقف بر علت تامّه و مأخوذ از وجود او است علت عدم معلول نیز فقدان علت تامّه است که یک امر واحد است پس توارد علل متعدد مستقل بر معلول واحد لازم نمی آید.

    à برای علت تعریف عام تری نیز وجود دارد که هر دو علت تامه و ناقصه را در بر می گیرد و آن این که : علت چیزی است که در وجود معلول مدخلیت داشته باشد و وجود معلول بدون وجود او ممتنع باشد هر چند موجودیت معلول با وجود آن، واجب و ضروری نباشد.

    à علت با این تعریف شامل چهار چیز است : علل فاعلی و غائی که دو علت وجود معلول اند و علل صوری و مادّی که علل قوام و تقرر ماهیت آن هستند. علت فاعلی آن است به سبب او، معلول موجود می شود و علت غائی آن است وجود معلول برای او و به خاطر اوست. غایت به لحاظ مقام اثبات، علت فاعلیّت فاعل و به لحاظ مقام ثبوت معلول اوست .پس غایت بوجهی غایت است و بوجهی علت غائی .  

    à مرحوم صدرا در این استدلال بر اساس جمهور مشی فرموده و الا بر اساس حکمت متعالیه غایت بودن غایت نیز به وجود علمی او باز می گردد نه به ماهیتش.

    à وجود علمی غایت در نفس فاعل است بنا بر این ، وجود عینی غایت نیز باید به خود فاعل برگردد.مانند نوشیدن آب که سیراب شدن حاصل از غایت به خود نوشنده و فاعل فعل باز گشت می کند .

    ادامه دارد ...

     

     


  • نظرات دیگران ( )
  • لیست کل یادداشت های این وبلاگ