سفارش تبلیغ
صبا ویژن
جستجو:
خانه
مدیریت
ایمیل من
شناسنامه
پارسی یار

مجموع بازدیدهای وبلاگ: 26040
تعداد بازدید امروز: 9
تعداد بازدید دیروز: 9
  • درباره وبلاگ


  • خلاصه درس شواهد 6 - صهبای شهود
    سید محمد حسن مخبر
    این وبلاگ منعکس کننده دروس حضرت استاد حجة الاسلام و المسلمین حاج مرتضی(سعید) جوادی آملی (حفظه الله) فرزند برومند و فاضل مفسر کبیر قرآن، حکیم متأله حضرت آیة الله جوادی آملی( ادام الله ظله العالی ) است که در حوزه علمیه قم افاده می گردد.
  • لوگوی من


  • مشاهده اوقات شرعی


  • اشتراک در وبلاگ


  •  
    خلاصه درس شواهد 6 - صهبای شهود
    دانشمند زنده است؛ اگر چه مرده باشد . نادان مرده است؛ اگر چه زنده باشد . [امام علی علیه السلام]
  • خلاصه درس شواهد 6 نویسنده: سید محمد حسن مخبر یکشنبه 86/2/16 ساعت 12:28 ع
  • شک و تحقیق: (فی التقابل التضاد )

    à شک: چون میان مقولات تضاد وجود ندارد ( با اینکه امکان اجتماع تمام یا اکثر آنها در موضوع واحد و آن واحد وجود دارد ) و از سوی دیگر مجرد اشتراک دو امر در جنس بعید برای امتناع اجتماع آنها در موضوع واحد کافی نیست ( مانند دو کیفیت طعم و رنگ که در موضوع واحدی مانند خرما جمع شده اند ) پس ناچار متضادین باید تحت جنس قریب مندرج باشند و تضاد میان دو امر مندرج در جنس قریب ممکن نیست مگر بواسطه فصل در نتیجه دو امر متضاد بالذات همان دو فصل اند و از آنجا که جنس عارض بر فصل است دو فصل متضاد فاقد شرط تضاد یعنی اجتماع در تحت جنس قریب اند از سوی دیگر فصول توارد متعاقب بر موضوع واحد ندارند و بدین سان شرط دیگری نیز که در حصول تضاد لحاظ شده است در فصول منتفی است .

    تحقیق و پاسخ شک :

    à  جنس و فصل در وجود متحد و در خارج عین نوع اند پس صفات خارجیه فصول، در حقیقت صفات انواع اند و تنها در تحلیل عقلی فصول منشاء تضاد شناخته می شوند.

    à تضاد از احکام و اوصاف خارجی است نه ذهنی. بنا بر این نوع متحصل خارجی به لحاظ خارجیت اش، اولا و بالذات به آن متصف می شود و بر اساس اتحاد فصول و اجناس در نوع خارجی متحصل حکم احد متحدین به دیگری سرایت می کند .

    à تعاقب و توارد بر موضوع واحد نیز صفت نوع خارجی است زیرا حلول بر موضوع نحوی از وجود است پس هر یک از نوع و فصل در صفات خارجیه به صفات یکدیگر بالذات متصف می شوند و در صفات اعتباری بالعرض.

    à تقابل فرع غیریّت است و غیریّت فرع بر کثرت و کثرت فرع بر وجود است و خارجیت عین وجود است پس تقابل را نه در فضای ذهن و ماهیت ، که باید در وجود جستجو کرد .

    à همواره جنس و فصل در تحقق متحد اند چرا که جنس مبهم است و مبهم در حالت ابهام محقق نمی شود و آنچه جنس را از حالت ابهام خارج می کند فصل است پس جنس بدون فصل محقق نمی شود و از سوی دیگر فصل همواره موضوع و محل می خواهد و بدون آن متحصل نمی گردد بنا بر این نه جنس بدون فصل و نه فصل بدون جنس محقق و موجود نمی گردند.


  • نظرات دیگران ( )
  • لیست کل یادداشت های این وبلاگ